سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دالان عشق

صفحه خانگی پارسی یار درباره

باران های بی اجازه

    نظر

     یک مسافر تنها درحوالی جاده مثل پنجره،دلباز،مثل سایه ها:ساده بی خیال از دنیا،با تبسمی شیرین امده پر از احساس،دل به زندگی داده وای از این باران! قصه گوی سال های بی حضور که با وسواسی شگرف حلقه های دلبستگی را خیس می کنند انقدر خیس تا لبریز شوند ناگهانی تر از امدنت،می روی بی بهانه من می مانم و باران های بی اجازه قلب عاشقی که سپاس گذارت می ماند تا ابد، متشکرم که به من فهماندی که: چقدر می توانم دوست بدارم و عاشق باشم بی توقع باور کن ،بی توقع! دارم به تو فکر می کنم فقط فکر می کنم اما تمام لحظه ها پر می شود،از سطرهای عاشقی همراه خوب و ساکت من،سلام موسیقی زنده،ساده و بی کلام من دوست دارم -بدون توقع- به نام عشق باران گرفته مثل همیشه و ....

         

 


آواز نگاه

می شنوم، می شنوم، آشناست

موسقی چشم تو در گوش من.

موج نگاه تو هم آواز ناز

ریخت چو مهتاب در آغوش من.

می شنوم، در نگاه گرم توست

گمشده گلبانگ بهشت امید.

این همه گشتم من و، دلخواه من

در نگه گرم تو آرمید.

زمزه ی شعر نگاه تو را

می شنوم. با دل و جان آشناست.

اشک زلال غزل حافظ است.

نغمه ی مرغان بهشتی نواست.

می شنوم، در نگاه گرم توست

نغمه ی آن شاهد رؤیا نشین.

باز ز گلبانگ تو سر می کشد

شعله ی این آرزوی آتشین.

موسقی چشم تو گویاتر است

از لب پر ناله و آواز من.

وه که تو هم گر بتوانی شنید

زین نگه نغمه سرا راز من!...


سیر ابعاد دلت

سیر ابعاد دلت بی انتهاست

                                    از جنون آغاز و پایانش خداست

کاش می دیدم شبی بغض تو را

                                   بغض تو از کجا تا نا کجاست

 بغض تو مثل پیچک های دل من

                                    دستهاشان سوی دیواری رهاست

تو نجیب و ساده و بی شیله ای

                                    آن همه تقصیرها از آن ماست

کلبه ما بی تو سوت و کور گردد

                                   با تو اما گوشه گوشه ماجراست


یک شب

یک شب به شتاب رفتم را دیدی                              

                                         دل به افق سپردنم را دیدی

تا آمدم از مهر تو تقدیر کنم                                      

                                         شب رفت و به چشم مردنم را دیدی


امشب

    نظر

 

امشب همه غم های عالم را خبر کن !
بنشین و با من گریه سر کن، گریه سر کن !
ای میهن، ای انبوه اندوهان دیرین !
ای چون دل من، ای خموش گریه آگین !
در پرده های اشک پنهان، کرده بالین !
ای میهن، ای داد !
از آشیانت بوی خون می آورد باد !
بربال سرخ کشکرت پیغام شومی است !
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد ؟
ای میهن، ای غم !
چنگ هزار آوای بارانهای ماتم !
در سایه افکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق ؟
مرغی که می خواند
مرغی که می خواست
پرواز باشد
ای میهن، ای پیر
بالنده ی افتاده، آزاد زمینگیر !
خون می چکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها .
ای میهن ! در اینجا سینه ی من چون تو زخمی است ...
در اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر می کوبد ،
دمادم، دمادم ...



بیاد داشته باش

    نظر

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه می فشارد تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند باور کن که با او هرگز تنها نیستی


              

 


عاشقانه ترین عکس دنیا که خیلی زیبا و کمیاب است

    نظر

ای تنها امید زندگانی کاش می توانستم فراموشت کنم

یا شبی چون آتش سوزان عشق

 در مهیب سینه خاموشت کنم

کاش احساس نیاز دیدنت

از وجودم چون وجودت دور بود

کاش هرگز نمی دیدم تورا

کاش آن روز هر دو چشمم کور بود

به روایتی می گویند این دونفر اولین عشاق یا کهن ترین عاشقان بوده اند

باستان‌شناسان می‌گویند که دو اسکلت باستانی که

 در آغوش هم در قبری در ترکیه یافت شده‌اند

، ممکن است کهن‌ترین زوج‌ عاشق باشند.

این اسکلت‌ها در منطقه جنوبی ترکیه در «دیاربکر» یافت

 شده‌اند و بقایای اسکلت‌های مردی سی‌ساله

 و زنی بیست ساله هستند که قدمتشان به

 6100 سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد.

این دو نفر به تمدن باستانی Hassunan ک

ه در شمال عراق کنونی می‌زیسته‌اند

 ، تعلق دارند. به این ترتیب این زوج 8 هزار ساله

 ، 3 هزار سال قدیمی‌تر از زوج قبلی دیگری بودن

د که فوریه امسال در ورونای ایتالیا یافت شده بودن

د و اسکلت‌هایشان آنها را در حال

 آغوش گرفتن هم نشان می‌داد

یک محقق می‌گوید که شیوه به

 خاکسپاری آنها نشان می‌دهد

 که آنها عاشق هم بوده‌اند

. بیماری یا شاید یک جنایت

 ، باعث مرگ این دو شده است.

البته تنها عکسی که از این اسکلت‌ها

 منتشر شده ، این دو اسکلت را بیشت

ر در حالت خمیده نشان می دهد تا د

ر حالت آغوش گرفتن هم.